انقلاب اسلامی ایران یکی از رخدادهای بینظیر دوران معاصر و فجر جدیدی در تاریخ بشریت است که منشأ آثاری بس شگرف در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... در داخل و خارج از ایران گشت. به یقین شجره طیبه این انقلاب با بهره گیری از چشمه زلال معارف و اعتقادات اسلامی مردم نستوه و فداکار ایران و با تکیه بر ریشههای استوار پیشینه فرهنگی و سیاسی و اجتماعی آنان بارور و پرثمر گشت. ضرورت بررسی چیستی و نیز علل و عوامل ظهور این پدیده و شناخت آثار و برکات آن بر کسی پوشیده نیست. در باره ابعاد شکوه مند این انقلاب یگانه ومنحصر بفرد در دهههای پایانی قرن بیستم میلادی هزاران کتاب،مقاله،آثار هنری و... ارزشمند وجود دارد. به بهانه سالگرد این حماسه بزرگ و تاریخ ساز برخی ابعاد مهم آن بازخوانی میشود:
پیام انقلاب اسلامی
هر انقلابی نظیر زلزله یا آتشفشان تأثیرات کم و بیش منطقهای و بین المللی دارد و برای ایجاد عمق استراتژیک خود، پیامی را عرضه میکند. برخی از پیامهای انقلاب اسلامی را میتوان به صورت زیر برشمرد:
لزوم خروج انسان از یوغ بردگی و بندگی طاغوت و رستن از ذلت و خواری،
روی آوردن به عبودیت خدا و رستگاری،
برآشفتن در مقابل همه بدیها و کجیها و نابسامانیها،
مبتنی بودن حکومت و قدرت سیاسی بر پرهیزکاری، عدالت و حقیقت.
حاصل سخن در یک کلام این که پیام انقلاب، پیام معنویت است، یعنی بشر سرگشته امروز که از عدم تأمین نیازهای برتر و والاتر و ندیدن و نداشتن صفا و محبّت و مهربانی و نیافتن نوعی معرفت والا به ستوه آمده است، به دنبال مکتبی است که علاوه بر تأمین نیازهای مادی، نیازهای معنوی او را نیز برآورده سازد و چون شاهد بود هر جایی که این انقلاب نفوذ کرد، معنویت را هم با خود به آنجا برد، گمشده خود را در پیام انقلاب اسلامی یافتنی دید. بنابراین با قاطعیت میتوان گفت رویکرد دین گرایی حاضر که در اطراف و اکناف جهان معاصر روبه توسعه و گسترش نهاده، محصول و ثمره دریافت این پیام است.
ارکان انقلاب اسلامی
برای شکل گیری هر انقلابی یک عنصر فکری و دو عامل انسانی مورد نیاز است. عنصر فکری همان ایدئولوژی و مکتبی است که انقلاب بر پایه آن استوار میگردد و عنصر انسانی نیز یکی مردم میباشد و دیگری رهبری. هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت گیری یکسان داشته باشند، انقلاب شکل میگیرد. بدیهی است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکل گیری و پیروزی انقلاب نیز بیشتر خواهد بود:
الف مکتب
اساسی ترین مبنای جهان بینی الهی و اسلامی، اصل توحید به معنی اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبی او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستی است و همه امور دیگر به نحوی از انحاء به توحید باز میگردند. یکی از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه انقلاب اسلامی ایران این بود که دین اسلام سازنده فرهنگ ملّی شد و به همین جهت اموری نظیر جهاد، شهادت، پیروی از انسان باتقوا و عادل، بیزاری از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگی، توکل به خدا و... در متن این فرهنگ قرار گرفت و خمیرمایه حرکت انقلابی مردم شد و پیروزی را برای مردم به ارمغان آورد.
ب رهبری
قدرت و قوت رهبری در انقلاب اسلامی با اتکای به اسلام، ناشی از موقعیت دینی اوست که مشروط به برخورداری از ویژگیهایی نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسی و تدبیر است، بر خلاف انقلابهای دیگر که غالباً انسانهایی به عنوان سیاستمدار حرفهای با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبری قرار میگیرند،امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی با برخورداری از همه ویژگیهای مورد نیاز برای رهبری دینی و الهی، سکانِ انقلاب اسلامی را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکی از تفاوتهای عمده ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، اصول مکتب سیاسی خود را برای مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن بینانه و آگاهانه رساند و پس از اثبات حقانیت مکتب سیاسی خود، توانست ملت ایران را آرام آرام وارد میدان مبارزه کرده، به همراهی این اقیانوس عظیم پرتلاطم، انقلاب بزرگ اسلامی را شکل دهد و در نتیجه آثار شوم تسلط قدرتهای طاغوتی را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند، به گونهای که حرکت او با هیچ حرکتی از صدر اسلام تا کنون قابل مقایسه نیست.
ج مردم
یکی از بارزترین ویژگیهای انقلاب اسلامی که در کمتر انقلابی نظیر آن وجود داشته است، مردمی بودن آن است به گونهای که همه ملت ایران در شهر و روستا، از کوچک و بزرگ، زن و مرد در آن مشارکت داشتند. بر خلاف انقلابهای بزرگ دنیا که طبقات خاصی از جامعه در آن نقش آفرینی کردند رهبر کنونی انقلاب اسلامی امام خامنهای در بیان دلیل این که مردم صاحبان اصلی نظام و انقلابند اینگونه میفرماید:
مردم صاحبان این نظام هستند به چند دلیل؛ اولاً چون اسلام بیشترین حق را در اداره نظامهای اجتماعی به مردم میدهد و هر دستگاه حاکم را یک دستگاه خدمتگزار برای مردم میداند. ثانیاً چون مردم تشکیل دهندگان و به وجود آورندگان این نظام بودند زیرا این نظام مبتنی بر یک انقلاب بود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً چون دخالت و نظارت مردم بیشترین تضمین را برای حفظ این نظام از انحراف میکند.
بنابراین باید گفت که انقلاب اسلامی یک تفسیر الهی و اسلامی به معنی تحول اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی است که جامعه با یک چرخش 180 درجه ای، ارزشهای مادی برآمده از فرهنگ الحادی و استبدادی مسلط بر جامعه را یکسره به کناری نهاده و ارزشهای متکی بر فرهنگ توحیدی را با همه لوازمش برمی گزیند و با یک انضباط والای انقلابی ضمن تخریب بنای کهنه و پوسیده گذشته به نوسازی جامعه مبادرت میورزد. شعار خروج انسان از یوغ بردگی و بندگی طاغوتها و رستن از ذلت و خواری و روی آوردن به عبودیت خدا و رستگاری و برآشفتن علیه همه بدیها و کژیها، جذابیت ویژه پیدا کرد و بشر سرگشته تمدن ماشینی، گمشده خود در تأمین نیازهای برتر و والاتر را در مکتب اسلام و جهانبینی توحیدی یافت.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4915